اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوی فروشی

نویسه گردانی: BWY FRWŠY
بوی فروشی . [ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل بوی فروش . حنّاطی :
طمع به بوی فروشی برافکن از پی شش
اگر به شش یک گندبغل بباشد بوی .
سوزنی (دیوان خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ص 169).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.