اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوی کلک

نویسه گردانی: BWY KLK
بوی کلک . [ ک َ ل َ ] (اِ مرکب ) میوه ای است مغزدار که آنرا بترکی چتلاقوچ گویند. (برهان ). همان بوکلک است که مغز آنرا خورند و بترکی چتلاقوچ گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). بوی کلک و میوه ٔدرخت بنه . (ناظم الاطباء). بن . حبةالخضراء. بطم . چتلاقوش . مشغلةالبطالین . (یادداشت بخط مؤلف ). بن کوهی است که پوست نر آن برکنند و چون تخمه و امثال آن بشکنند و مغزش بخورند. (یادداشت بخط مؤلف ) :
نخور این ۞ انجکک و بوی کلک بی حاصل
تا به ریش خود و یاران نکنی تف بسیار.

بسحاق اطعمه .


رجوع به بوکلک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.