گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب ُ ] (اِ) بوم و جغد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۵ ثانیه واژه معنی منصوب به نزغ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. عطف به ماسبق این کَلاپ (= جمله) اربی است و پارسی آن اینهاست: آسَتی ãsati (سنسکریت: آسَتّی) سَمسَرگ samsarg (سنسکریت: سَمسَرگَ) سَمریوگ samriog (سنسکریت: سَمپرَی... تجاوز به عنف همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: اتسیاک atsyāk (سغدی)*** فانکو آدینات 09163657861 ماخوذ به حیا با شرم، کسی که بی چشم و رو نیست. (فرهنگ بزرگ سخن). همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: آزرمیک ãzarmik (پهلوی)*** فانکو آدینات 09163657861 اعانت به اثم این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. مقرون به حیا این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خوب به جمالت این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تجاوز به عنف هرگونه رفتار آمیزشی که با خوشنودی یکی از دو یار همراه نباشد. بزنم به تخته این اصطلاح فارسی نیست و از زبان انگلیسی وارد شده و رواج یافته است به معنی چشم نخوره یا از چشم بد دور باد یا اگر چشم نزنم ، است. Touch wood بزن / بزن... تجاهر به فسق این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ صفحه ۲۰ از ۴۶ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود