گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب َ ه ه ](ع مص ) ۞ خداوند مرتبه و جاه شدن ، نزدیک سلطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۴ ثانیه واژه معنی به به . [ ب َه ْ ] (صوت ) وه . په . کلمه ٔ تحسین که در تعریف و تمجید استعمال شود.خوشا. خرّما. (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء).به به . بخ . ب... به به . [ ب ِه ْ ] (ص ) در ایرانی باستان «وهیه » ۞ (اوستا «ونگه ، وهیه » ۞ .«بارتولمه ص 1405» نیز «وهو» ۞ صفت است بمعنی خوب و نیک و به . «با... به به . [ ب ِه ْ ] (اِ) نام میوه ای است مشهور. (برهان ). نام میوه ای است مشهور که آنرا بهی نیز گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). درختی است از تیره... به به . [ ب َ / ب ِ ] (حرف اضافه ) کلمه ٔ رابطه که مانند حرف بتنهایی استعمال نمی شود و همیشه برسر کلمات دیگر از قبیل اسم و فعل و غیره درمی آی... به به . [ ب ُ ] (اِ) بوم و جغد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) ۞ . نهنگ عنبر به عربی حوت عنبر به فرانسه کاشالوت به انگلیسی اسپرم وال به آلمانی پوت وال نَهَنگ عَنبَر (به انگلیسی: Sperm whale و به فرانسه: Le grand cachalot (Physeter macrocephalus ou P. catodon ) بزرگترین نهنگ دندانداراست. نهنگهای ... به بهانه دستخاله رفته به خانه خاله ضرب المثلی است در آباده که کنایه از آن است که فلانی فلان چیز را بهانه قرارداده تا به فلان کس یا فلان محل مراجعه کند. ملک الشعرا بهار میرزا محمدتقی متخلص به بهار · ملکالشعرای بهار را به هیچ رشته ادبی نمیتوان منسوب داشت. او نویسنده، شاعر، روزنامهنگار، تاریخنویس، محقق، مترجم و منتقد سیاسی و اجتماعی است. در رش... به به به به . [ ب َه ْ ب َه ْ ] (صوت ) کلمه ای که در خوش آیند و تحسین گویند. (ناظم الاطباء). کلمه ای که برای تحسین و تمجید گویند. (فرهنگ فارسی معین... به به به به . [ ب َ ب َ / ب ِ ] (اِ) ببه . در تداول کودکان ببک (در چشم ). ذباب . ذباب العین . مردم . مردمک . نی نی . تخم چشم . انسان العین . کاک . کیک . (... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۴۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود