گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به نویسه گردانی: BH به . [ ب َ ه ه ](ع مص ) ۞ خداوند مرتبه و جاه شدن ، نزدیک سلطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۱ ثانیه واژه معنی به محاق رفته به انزوا رفته-محجور شده پنهان شده - پوشیده شده قائل به مطلق این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. به طرح ریختن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. به رخ کشاندن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. به بار نشستن محصول دادن ثمری شدن به کار گمارن منصوب کردن، انتصاب به طرفه سایم این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. به اجاقت قسم در گویش لری مردم ممسنی از شهرستان های استان پارس مردم برای سوگند یاد کردن به اجاق قسم می خوردند و میگفتند " به اجاقت قسم " که بی گمان این گونه سوگند د... به طور خلاصه «طور» و «خلاصه» عربی است و پارسی جایگزین به طور خلاصه این است: کیم بَهونا (سنسکریت) به صرافت طبع بمیل خود تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ صفحه ۱۹ از ۴۶ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود