اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهانه جویی

نویسه گردانی: BHANH JWYY
بهانه جویی . [ ب َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل بهانه جو. بهانه طلبیدن . (فرهنگ فارسی معین ). دست آویزی . عذرطلبی : و از حجت گویی و بهانه جویی او آگاه نه . (سندبادنامه ص 289).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.