گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بهانه داشتن نویسه گردانی: BHANH DʼŠTN بهانه داشتن . [ ب َ ن َ / ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) عذر بیجا آوردن : شوری ز تو غائبانه داردبلبل گل را بهانه دارد.جعفربیک ولد بهزادبیک (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود