گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بهانه نهادن نویسه گردانی: BHANH NHADN بهانه نهادن . [ ب َ ن َ / ن ِ، ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) عذر بیجا آوردن : خواب خویش اندر غم او چشم روشن بین من دوش گم کردو بهانه بر دل مسکین نهاد. میرمعزی (از آنندراج ).گوش بر نغمه ٔ ترانه نهنددیدن باغ را بهانه نهند.نظامی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود