اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهجة

نویسه گردانی: BHJ
بهجة. [ ب َ ج َ ](ع مص ) شاد شدن . (دهار). شادمان شدن . (منتهی الارب ) (المصادر زوزنی ). بهج . (ناظم الاطباء). و رجوع به بهجت و بهج شود. || خوب و نیکو گردیدن ۞ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) حسن و خوبی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ... و انزل لکم من السماء ماء فانبتنا به حدائق ذات بهجة... (قرآن 60/27).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.