اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهره جوی

نویسه گردانی: BHRH JWY
بهره جوی . [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) سودجوی . جوینده ٔ سود. نفعطلب :
دند و ملک یکی شمر و بهره جوی باش
از بدره ٔ زر ملک و از پشیز دند.

؟ (از یادداشت بخط مؤلف ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.