اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهره دار

نویسه گردانی: BHRH DʼR
بهره دار. [ ب َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) حصه دار. (آنندراج ). حصه دار و دارای حظ و نصیب . (ناظم الاطباء). || سهیم و شریک . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || کسی که به آمال خود رسد و کامیاب شود. (از ناظم الاطباء). دارای حظ و نصیب . (فرهنگ فارسی معین ). || پاسبان . نگهبان :
به شب از بیم آن زنهارخواران
مرتب داشت جمعی بهره داران .

نزاری قهستانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.