گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بهشتی پیکر نویسه گردانی: BHŠTY PYKR بهشتی پیکر. [ ب ِ هَِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) آنکه قامتش آراسته باشد. زیبااندام . خوش قامت : نشسته گوهری در بیضه ٔ سنگ بهشتی پیکری در دوزخ تنگ . نظامی .بهشتی پیکر آمد سوی آن دشت بگرد جوی شیر و حوض برگشت .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود