گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بهشتی سواد نویسه گردانی: BHŠTY SWʼD بهشتی سواد. [ ب ِ هَِ س َ ] (اِ مرکب ) جایی که مانند بهشت باشد. (ناظم الاطباء). شهر آباد و معمور : عجب مانده شد زآن بهشتی سوادکه چون آورد خنده ٔ بیمراد.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود