گفتگو درباره واژه گزارش تخلف به گزین کردن نویسه گردانی: BH GZYN KRDN به گزین کردن . [ ب ِه ْ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) انتخاب کردن . اختیار نمودن : ای ماهروی بر سر ما هر زمان ز جورچون دور آسمان دگری به گزین مکن .سنایی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود