اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهله دار

نویسه گردانی: BHLH DʼR
بهله دار. [ ب َ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) آنکه دارای دستکش شکاری بود. (ناظم الاطباء). || در صفات کمر مستعمل است . (آنندراج ) :
دست طمع برید ز نخل حیات خویش
هرکس که دوراز آن کمر بهله دار ماند.

فطرت (از آنندراج ).


مگذر ز حسن ترک که در گوشمال دل
دستی دگر بود کمر بهله دار را.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.