بهم رسانیدن
نویسه گردانی:
BHM RSANYDN
بهم رسانیدن . [ ب ِ هََ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) بدست آوردن و حاصل نمودن . (آنندراج ). بدست آوردن و میسر کردن . (ناظم الاطباء). بدست آوردن چیزی . دارا شدن آن . (فرهنگ فارسی معین ). || شخصی یا چیزی را بشخص یا چیز دیگر رسانیدن . || گرد کردن . فراهم آوردن . || دو تن را به یکدیگر نزدیک کردن . زن و مردی را بوصال یکدیگر رسانیدن . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.