اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهم گوریدن

نویسه گردانی: BHM GWRYDN
بهم گوریدن . [ ب ِهََ دَ ] (مص مرکب ) در یکدیگر داخل شدن . بهم آمیختن چنانکه جدا کردن دشوار و یا ناممکن بود:... نخ ها: ابریشم ها گوریده است . کارها بهم گوریده است . (یادداشت بخط مؤلف )؛ نخ ها بهم شوریده و درهم برهم شده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.