اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

به نشینی

نویسه گردانی: BH NŠYNY
به نشینی . [ ب ِه ْ ن ِ ] (حامص مرکب ) خوش نشینی . دوستی و مجالست نیک :
روز شادی به نشینی خود کند هر دشمنی
دوست آن باشد که تا جان وقت تیمار ایستد.

سیدحسن غزنوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.