بهی
نویسه گردانی:
BHY
بهی . [ ب َ هَْ ی ْ ] (ع مص ) بهی البیت بهیاً (از باب سمع)؛ خالی و معطل شد خانه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
در پارسی به آن سرشت برین یا پسندیده می گویند... در عربی "اخلاق محسنه" ... به واژه ی اخلاقیات رجوع کنید.
بـِه، به جنگلی، شالبه[۲] (نام علمی: Cydonia oblonga) دارای گوشت خشک و کرکی است که طعمی ترش و تقریباً گس دارد.[۳] با این حال وقتی پخته شود بو و طعمی ب...