بی
نویسه گردانی:
BY
بی . (اِ) کرم وپروانه . (ناظم الاطباء). بید. (از اشتینگاس ). ظاهراًمصحف یا لهجه ای است «بید» را. و رجوع به بید شود.
واژه های همانند
۹۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
چهاربی بی . [چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) ۞ چهاربانو. چهارخانم . || در بازی ورق و آس چهار صورت به نقش بی بی (دام ) هست که بر حسب رنگ و نوع ب...
بی بی حیات . [ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خنامان است که در شهرستان رفسنجان واقع است و دارای 270 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ...
نام بنیان گذار مکتب بی جی ایسم
بی بی خاتون . (اِخ ) دهی از دهستان بردخون است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 171 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)...
بی بی حکیمه . [ ح َ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماهورومیلاتی است که در بخش خشت شهرستان کازرون واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
بی بی طلایی . [ طَ ] (اِخ ) تیره ای از ایل بیرانوند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 67).
بی بی شیروان . [ شیرْ ] (اِخ ) دهی از دهستان آقابالی است که در بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع است و دارای 600 تن سکنه است . (از فرهنگ ج...
بی بی گل مرده . [ گ ُ م ُ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه تل است که در بخش جانکی گرم سیر شهرستان اهواز واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهن...
بی بی شهربانو. [ ش َ ] (اِخ ) زیارتگاهی است در کوهی بجنوب شرقی تهران و گویند مرقد شهربانو دختر یزدجرد است . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به شهر...
بی کم و بیش . [ ک َ م ُ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) بدون زیاده و کم . عیناً.