اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی آبرویی

نویسه گردانی: BY ʼABRWYY
بی آبرویی . (حامص مرکب ) رسوایی و بی شرفی و بی اعتباری . (ناظم الاطباء).
- بی آبرویی کردن ؛ دست بکارهایی زدن که موجب رسوایی شود :
یکی کرده بی آبرویی بسی
چه غم دارد از آبروی کسی .

سعدی .


که من بعد بی آبرویی مکن
ادب نیست پیش بزرگان سخن .

سعدی .


|| حماقت و گولی . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.