گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی آمرغ نویسه گردانی: BY ʼAMRḠ بی آمرغ . [ م ُ ] (ص مرکب )بی قدر. بی ارزش . بی ارج . بی بها. بی فائده : جوان تاش پیری نیامد بروی جوانی بی آمرغ نزدیک اوی . ابوشکور.رجوع به آمرغ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود