گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بیابان بر نویسه گردانی: BYABAN BR بیابان بر. [ ب ُرْ ] (نف مرکب ) بیابان نورد. طی کننده ٔ بیابان . که در بیابان رود. بسیارسیر : باد چون عزم اوست در ناوردزآن بیابان بر است و کوه نورد.مختاری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی بر بیابان بر بیابان . [ ب َرْ رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بر و بیابان . صحرای خشک . خشک لم یزرع . بر و بیابان بر و بیابان . [ ب َرْ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دشت و صحرا. در تداول عامه ، بر بیابان . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود