بیتوتة
نویسه گردانی:
BYTWT
بیتوتة. [ ب َ تو ت َ ] (ع مص ) شب گذاشتن و شب کار کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). شب گذاشتن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). || به شب کردن چنین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کما یقال : ظل یفعل کذا؛ یعنی بروز کرد چنین . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || در شب آمدن . || شب کردن نزد قوم . || شب زنده داری و نخوابیدن . (ناظم الاطباء). و رجوع به بیتوتت شود.
- بیتوته کردن ؛ شب زنده داری کردن .شب نخوابیدن و تا صبح بیدار بودن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). شب ماندن در جایی . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بیتوته. (بَیتوته، بِیتوته) ا. شب ماندن در جایی. ب. شب زنده داری. پ. شب ماندگی.
بیتوته کردن. ا. شب در جایی ماندن. ب. تا صبح بیدار بودن. رجوع شود به بیتوته.