گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی حسیب نویسه گردانی: BY ḤSYB بی حسیب . [ ح َ / ح ِ ] (ص مرکب ) بی حساب : متناسبند و موزون حرکات دلفریبت متوجهند با ما سخنان بی حسیبت . سعدی (طیبات ).رجوع به حساب و بی حساب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود