گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بیحیایی نویسه گردانی: BYḤYAYY بیحیایی . [ ح َ ] (حامص مرکب ) جسارت و پررویی و گستاخی و بی شرمی و بی ادبی . (ناظم الاطباء). وقاحت . سخت رویی . سترگی . شوخی . پررویی . (یادداشت بخط مؤلف ) : دوم پرده بیحیایی متن که خود میدرد پرده ٔ خویشتن .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی بی حیایی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود