بیخ آور شدن
نویسه گردانی:
BYḴ ʼAWR ŠDN
بیخ آور شدن . [ وَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ریشه به انبوه کردن . با ریشه ٔ بسیار شدن . رسوخ . (ترجمان القرآن ) (تاج المصادر بیهقی ). اعراق . (زوزنی ) الاستیراض ؛ بیخ آور شدن تنه ٔ خرما. (مجمل اللغة) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.