اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیخ نشاندن

نویسه گردانی: BYḴ NŠANDN
بیخ نشاندن . [ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) نهالی را در زمین نشاندن . ریشه ٔ نهالی را در زمین استوار کردن بالیدن را.
- بیخ نیکی نشاندن ؛ کنایه از نیکی کردن . کار نیک را پایه نهادن :
شکر ایزد که دگربار رسیدی ببهار
بیخ نیکی بنشان و گل توفیق ببوی .

سعدی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.