بیدار ماندن
نویسه گردانی:
BYDʼR MANDN
بیدار ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) بخواب نرفتن . نخفتن : اکراء؛ بیدار ماندن در بندگی خداوند جل شأنه . (منتهی الارب ). تغار؛ بیدار ماندن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.