گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بید ناز نویسه گردانی: BYD NAZ بید ناز. [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بید موله .بید مجنون . بید معلق . (یادداشت مؤلف ) : زلفت که چو بید ناز آویخته است خاک محن اندر سر من بیخته است . (از کتاب شرف الدین رامی ).رجوع به بید مولّه و بید مجنون و بید معلق شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود