اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیران

نویسه گردانی: BYRʼN
بیران . [ ب َ ] (اِخ ) صاحب غیاث اللغات و شرفنامه نوشته اند که نام وزیر و سردار لشکر افراسیاب است اما کلمه دگرگون شده ٔ پیران است . رجوع به پیران شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بیران . (ص ، اِ) ویران که نقیض آباد باشد. (از برهان ). بیرام . بیرانه . (از غیاث ). ویران . (رشیدی ). ویران . ویرانه . (انجمن آرا) : (زحل دلالت ...
بیران . [ ب َ ] (اِخ ) قریه ای است از دانیة از توابع اندلس و عده ای بدان منسوبند. (از معجم البلدان ).
بیران . (اِخ ) قریه ای است از قرای نسف و در یک فرسخی آن . (از معجم البلدان ).
بیران beyran: این نام در پهلوی بیرا (یل، دلاور، پهلوان، مرد دلیر) بوده که پسوند ن در گویش به آن افزوده شده است؛ مانند خندان، گریان، پهلوان و...***فانک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.