بیرون . (اِخ ) مولد ابوریحان در بیرون خوارزم بود نه به سند و نه به تون
۞ و چنانکه یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید از بعضی فضلا پرسیدم او گمان برد که چون توقف ابوریحان در مولد خود خوارزم مدت کمی بود از این جهت غریب و بیرونی گفته اند، اما او از اهل رستاق خوارزم باشد و از این رو به بیرونی یعنی بیرون خوارزم خوانده شده است . (از مندرجات همین لغت نامه ذیل ابوریحان بیرونی ). و نیز رجوع به بیرونی شود.