اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون

نویسه گردانی: BYRWN
بیرون . (اِخ ) مولد ابوریحان در بیرون خوارزم بود نه به سند و نه به تون ۞ و چنانکه یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید از بعضی فضلا پرسیدم او گمان برد که چون توقف ابوریحان در مولد خود خوارزم مدت کمی بود از این جهت غریب و بیرونی گفته اند، اما او از اهل رستاق خوارزم باشد و از این رو به بیرونی یعنی بیرون خوارزم خوانده شده است . (از مندرجات همین لغت نامه ذیل ابوریحان بیرونی ). و نیز رجوع به بیرونی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه
بیرون آهنجیدن . [ هََ دَ ] (مص مرکب ) بیرون کشیدن . رجوع به آهنجیدن و برون آهنجیدن شود.
بیرون فرستادن . [ ف ِرِ دَ ] (مص مرکب ) از جایی به خارج گسیل کردن . از خانه و شهر بدر کردن . در معرض قرار دادن : چو آدم را فرستادیم بیرون ج...
جای بیرون در. [ ی ِ ن ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خارج خانه و جای بیگانگان و راندگان است که بدرون خانه محرم نیستند : هم عق...
جان بیرون شدن .[ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جان دررفتن . مردن : چه سود آب فرات آنگه که جان تشنه بیرون شدچو مجنون پاکباز افتاد لیلی درمیان آمد....
بیرون نویس کردن . [ رون ْ، ن ِ ک َ دَ ](مص مرکب ) از کتابی یا حسابی مطالب یا لغات یا ارقامی را برای مقصودی در جای دیگر نوشتن . عده ای از اق...
گام بیرون نهادن . [ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) تجاوز کردن . از حد خویش بیرون رفتن . پا از گلیم خویش درازتر نهادن : از امر تو و نهی تو گردون و ...
پوست بیرون کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پوست انداختن . || تسلیخ . پوست بردن . پوست کندن : دشمنانت را فلک دم داد و بیرون کرد پوست این کند ...
(بی ادبانه ) دست از سر کسی برداشتن. کسی را به حال خود گذاشتن، گیر ندادن و پاپی نشدن چیزی. تقریباً همیشه به این صورت به کار می رود: از ما بکش بیرون ظ...
خروجxoruj معنی ۱. خارج شدن؛ بیرون آمدن؛ بیرون رفتن. ۲. (اسم) (ادبی) از حروف قافیه که پس از حرف وصل قرار دارد، چنان‌که در «کشتیم» و «رشتیم»، «ی» حرف وص...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.