بیرون پوست
نویسه گردانی:
BYRWN PWST
بیرون پوست . (اِ مرکب ) بشره . (السامی ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پوست بیرون کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پوست انداختن . || تسلیخ . پوست بردن . پوست کندن : دشمنانت را فلک دم داد و بیرون کرد پوست این کند ...