اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون جوشیدن

نویسه گردانی: BYRWN JWŠYDN
بیرون جوشیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) بیرون آمدن . پدیدار شدن . سر زدن . سر برآوردن :
آن روز که او جوشن خرپشته بپوشد
از جوشن او موی تنش بیرون جوشد.

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.