اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون گرفتن

نویسه گردانی: BYRWN GRFTN
بیرون گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) خارج کردن . بیرون آوردن : هرگاه که از این شیاف ملول شود، شیاف بیرون گیرند... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). پس از تنور برآرند و بنهند تا سرد شود و بگشایندو از خمیر بیرون گیرند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || دور کردن . خارج کردن : هفت دواج بیرون گرفت یکی از آن سیاه و دیگر دبیقی های بغدادی بغایت نادر. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 44). موسی آن سنگ را که بر تابوت سکینه نهاده بود بیرون گرفت . (قصص الانبیاء ص 120).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.