اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون ماندن

نویسه گردانی: BYRWN MANDN
بیرون ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) خارج و کنار ماندن .
- بیرون مانده ؛ درخارج مانده . کنارگذاشته شده :
جوابش داد ما ده راندگانیم
وز اول پرده بیرون ماندگانیم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.