گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بیرون نشین نویسه گردانی: BYRWN NŠYN بیرون نشین . [ رون ْ، ن ِ ] (نف مرکب ) که در خارج بنشیند. که در درون و متن نباشد. از باطن به ظاهر آینده : رنگ درونی شده بیرون نشین گفته قضا کان َ من الکافرین .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود