گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی زین نویسه گردانی: BY ZYN بی زین . (ص مرکب ) (از: بی + زین )که زین ندارد. اسب لخت . (ناظم الاطباء) : اسب بی زین همچنان باشد که بی دسته سبوی .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی بیزین این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود