اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی زینت

نویسه گردانی: BY ZYNT
بی زینت . [ ن َ ] (ص مرکب ) (از: بی + زینت ) بی زیور. بی آرایش . عاطل :
تن همان گوهر بی زینت خاکیست به اصل
گر گلیمی بد، یا دیبه رومی است قباش .

ناصرخسرو.


- بی زیب و زینت ؛ زشت و بی ظرافت وبی لطافت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.