اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی سرمایه

نویسه گردانی: BY SRMAYH
بی سرمایه . [ س َ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب )(از: بی + سرمایه ) که سرمایه ندارد. بی مایه : ای پیران عمر بر باد برفته اشک از دیدگان بباریدبرای بیکسان بی سرمایه بگریید. (قصص الانبیاء ص 241).
ز دولتمندی درویش باشد
که بی سرمایه سوداندیش باشد.

نظامی .


رجوع به سرمایه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.