بی سرمایه . [ س َ ی َ
/ ی ِ ] (ص مرکب )(از: بی + سرمایه ) که سرمایه ندارد. بی مایه
: ای پیران عمر بر باد برفته اشک از دیدگان بباریدبرای بیکسان بی سرمایه بگریید. (قصص الانبیاء ص
241).
ز دولتمندی درویش باشد
که بی سرمایه سوداندیش باشد.
نظامی .
رجوع به سرمایه شود.