اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی شمر

نویسه گردانی: BY ŠMR
بی شمر. [ ش ُ م َ ] (ص مرکب ) (از: بی + شمر) مخفف بی شمار. بی حد و حساب . بی اندازه :
گر او بی شمر سالیان بشمرد
بدشمن رسد تخت کو بگذرد.

فردوسی .


تو گفتی که ابری برآمد شگرف
بر آن بی شمر ژاله بارید و برف .

اسدی .


نگویی گاو بحری را چرا تبخاله شد عنبر
گیا در ناف آهو مشک اذفر بی شمر دارد.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.