بیشه ستان . [ ش َ
/ ش ِ س ِ
/ شِس ْ ] (اِ مرکب ) (از: بیشه + ستان ، پسوند مکان ، همچون گلستان و ترکستان و جز اینها) بیشه سار. آنجا که بیشه بود. جای بابیشه
: گوهرذوالفقار او گرنه علی است چون کند
بیشه ستان رزم را آتشی و غضنفری .
خاقانی .
|| (نف مرکب ) ستاننده ٔ بیشه
: بیشه ستان بتیرها ایمن از آتش سنان
شیردلان ز نیزه ها بیشه فزای معرکه .
خاقانی .