اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیع دادن

نویسه گردانی: BYʽ DʼDN
بیع دادن . [ ب َ / ب ِ دَ ] (مص مرکب ) بهایا بیعانه دادن . (بهار عجم ) (آنندراج ) :
رو بسوی عالم بالا نهاد
مشتریش نقد روان بیع داد.

وحید قزوینی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.