اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی عقلی

نویسه گردانی: BY ʽQLY
بی عقلی . [ ع َ ] (حامص مرکب ) بی هوشی . بی شعوری . دیوانگی . جنون . (ناظم الاطباء). بی خردی . بی دانشی . حمق : گاو گفت یا آدم چرا می زنی ؟ اگر تو را عقل بودی از بهشت بیرون نکردند. بدین بی عقلی و بی حرمتی که تراست از بهشت بیرون کردند. (قصص الانبیاء ص 23). رجوع به بی عقل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.