گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بی علاجی نویسه گردانی: BY ʽLAJY بی علاجی . [ ع ِ ] (حامص مرکب ) بی درمانی . درمان ناپذیری . رجوع به علاج شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود