بی علت
نویسه گردانی:
BY ʽLT
بی علت . [ ع ِل ْ ل َ ] (ص مرکب ) (از: بی + علت ) بی سبب . بی جهت . بدون دلیل . (ناظم الاطباء).
- بی علت نبودن ؛ بادلیل بودن . (ناظم الاطباء). سببی داشتن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بی آلت . [ ل َ ] (ص مرکب ) بی سلاح . بی ساز جنگ . بی ساز و برگ : تاجیکان سبک مایه بی آلتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 632).سلاحی و سازی ندارن...