اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی عملی

نویسه گردانی: BY ʽMLY
بی عملی . [ ع َ م َ ] (حامص مرکب ) عمل نکردن . به گفتار عمل نکردن . کردار نداشتن :
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس
ملالت علما هم ز علم بی عمل است .

حافظ.


و رجوع به علم و رجوع به عمل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.