اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیغاره زدن

نویسه گردانی: BYḠARH ZDN
بیغاره زدن . [ رَ / رِ زَ دَ ] (مص مرکب ) طعن زدن . نکوهیدن :
خاقانی را همیشه بیغاره زنی
هم نیش بجان او چو جراره زنی .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.