اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی غرضی

نویسه گردانی: BY ḠRḌY
بی غرضی . [ غ َ رَ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی غرض . بی طمعی . خلوص . صداقت . (ناظم الاطباء). || عدالت . عدم دشمنی و قصد بد :
صانع قادر دگر ز بی غرضی
گنبد گردان زرنگار کند.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.